- صحنه اول/ مدرسه رازی تهران
ساعت 8 و 45 دقیقه هجدهم فروردین 1384، مرد جوانی که یک گونی در دست دارد ، با عبور از در آهنی مدرسه راهنمایی رازی ولیعصر تهران، قدم به حیاط مدرسه می گذارد.
جوان ناشناس وقتی با اعتراض مدیر مدرسه روبرو میشود، اسلحه ای را از گونی بیرون می کشد و از این لحظه به بعد ماجرای یک گروگانگیری عجیب آغاز میشود .
مرد جوان پس از شلیک یک گلوله هوایی، دانش آموزان2 کلاس را زندانی کرده و با تهدید از آنها میخواهد پشت میزهایشان آرام بنشینند، درحالی که اضطراب و هراس تمام دانش آموزان و مسئولان مدرسه را فراگرفته، تیمی از مسئولان بلند پایه پلیس تهران و روانکاوان زبده ،مذاکره با جوان گروگانگیر را آغاز می کنند.
جوان24 ساله لحظاتی بعد شناسایی می شود ، او یک نیروی پیمانی اخراجی پلیس است که بعد از شکست در ازدواج با دختر مورد علاقهاش، دچار بحران روحی شده و با به دست آوردن اسلحهای از شهر محل خدمتش در استان لرستان، به تهران آمده و دانشآموزان را به گروگان گرفته است.
سرانجام پس ازمذاکره ای 2 ساعته، وقتی مرد جوان ازشدت ترس غش کرده و به زمین میافتد، خلع سلاح شده و ۱۲۰ دقیقه دلهره و اضطراب پایان مییابد. این گروگانگیری اگرچه بدون حادثهای دلخراش پایان مییابد، اما خاطره آن روز پر اضطراب تا مدتها در ذهن 50 گروگانگیر و خانوادههای وحشتزده آنها باقی میماند.
- صحنه دوم/ دانشگاه علوم پزشکی تهران
ساعت نه و نیم صبح سه شنبه 31 مرداد 86 مرد جوانی که ساکی به دست دارد به آرامی از در آهنی دانشگاه علوم پزشکی تهران عبور کرده و به تالار ابنسینا- محل برگزاری همایش «ردپا»- قدم می گذارد.
جوان عصبی پس از آنکه یک گلوله شلیک می کند با صدایی بلند اعلام می کند، او همان گروگانگیر مدرسه رازی تهران است و حالا میخواهد دوباره گروگانگیری کند.
این بار او بیش از 500 نفر از شرکت کنندگان در همایش را به گروگان میگیرد، لحظاتی به اضطراب و هراس میگذرد و سرانجام مسئولان همایش با شجاعت، مذاکره با گروگانگیر مسلح را آغاز میکنند.
مرد جوان هدفش را از گروگانگیری نشان دادن چند سی دی بیان میکند.
با حضور سردار رادان- فرمانده پلیس پایتخت که شخصاً مسئولیت عملیات را برعهده دارد- تلاشها این بار نیز بر مذاکره متمرکز میشود و سرانجام با عملیاتی روانشناسانه مرد جوان تسلیم میشود.
فردای آن روز فرمانده پلیس پایتخت در مصاحبهای اعلام می کند مرد جوان بیمار روانی است و به این خاطر دست به گروگانگیری زدهاست.
- صحنه سوم/ آیا تکرار خواهد شد؟
«سومین ماجرای گروگانگیری مرد جوان آیا باز تکرار خواهد شد؟، آیا صحنه سوم هم مثل صحنههای اول و دوم پایانی بدون خونریزی خواهد داشت؟».
این سئوالی است که بسیاری از خوانندگان بعد از انتشار خبر گروگانگیری مرد جوان در تماس با همشهری مطرح کردهاند.
خوانندهای می پرسید چطور ممکن است مرد جوانی که 2سال قبل 50 دانشآموز را به گروگان گرفته و اضطراب و شوک سنگینی را به آنها و خانوادههای نگرانشان وارد کرده، به این زودی در جامعه رها شود و اینبار 500 دانشجو را به گروگان بگیرد، این خواننده روزنامه میپرسد اگر خدای ناکرده گلولهای از تفنگ پر این جوان شلیک می شد چه اتفاقی رخ میداد.
خواننده دیگری نیز با بیان اینکه این گونه گروگانگیریها باعث ایجاد ناامنی روانی میشود میپرسد مسئول رها سازی این گونه بیماران روانی در اجتماع کیست، چرا این مسئله مشخص نمیشود تا قصور سازمانی که باید بیماران روانی و از جمله این جوان را تحت مراقبت قرار میداد مشخص شود.
خوانندگان دیگری نیز در تماسهای خود خواستار روشنشدن این موضوع شدهاند که سرنوشت این جوان و بیماران روانی دیگری مانند او چه خواهد شد، چرا اقدامی درباره این بیمار روانی که هر بار با اسلحهای پر در پایتخت ظاهر شده و امنیت روانی جامعه را به خطر می اندازد، صورت نمی گیرد، اگر او بیمار است چرا تحت مداوا قرار نمیگیرد و رها میشود تا با اسلحهای دوباره به تهران بازگردد ؟